عشق و انتظار

مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله علیها ) کازرون
  • خانه 

بوی کباب !

28 بهمن 1395 توسط منتظر عاشق

 

هروقت می‌خواهیم با سید برویم توی شهر قدمی بزنیم یکی دو نفر جلوتر می‌روند تا اگر بوی کباب شنیدند خبرش کنند. حساسیت دارد به بوی کباب. حالش خیلی بد می‌شود. یک بار خیلی پاپِی شدیم که چرا.

 گفت :” اگر در میدان مین بودی و به خاطر اشتباهی چاشنی مین فسفری عمل می‌کرد و دوستت برای اینکه معبر عملیات لو نرود، آن را می‌گرفت زیر شکمش و ذره ذره آب می‌شد و حتی داد نمی‌زد و از این ماجرا فقط بوی گوشت کباب شده می‌آمد توی فضا، تو به این بو حساس نمی‌شدی؟”

خاطره ای از مهدی قزلی

 

 2 نظر
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عشق و انتظار

از حنجره اش سوز دعا می‌آید فریاد خدا خدا خدا می‌آید از ذره و ذره پیکر بی جانش انا فتحنا چه رسا می آید صد هلهله از داغ جفا می‌جوشد آوای بلند هل اتی می آید دریای عطش گشته روان از آه اش صد ناله غزل ز کربلا می‌آید از حنجره ی بریده اش تا به ابد آوای حزین نینوا می‌اید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رهبری
  • رهبری
  • شهدا
  • شهدا
  • مهدویت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ابزار

.........
log
... ......... ......
☼ ساخت کد صوتی مهدوی برای وبلاگ ☼

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس